نوشتن محتوای جذاب برای موضوعات تکراری و نخ نما را با این ۸ نحوه یاد بگیرید

« غول نوشتن محتوای جذاب خودتان را همین الان با این نحوه ها بیدار کنید تا به جای اینکه انعکاس صدای دیگران باشید صدای اصیل خودتان باشید »
این شعار نیست ها !
واقعا می توانید . تجربه کنید.
البته همه چیز به آسانی گفتن این جمله نیست، گاهی عمل کردن به یک جمله ساده مثل «خودت باش» احتمال دارد به اندازه بالا بردن سنگ چند تنی از یک سطح شیبدار سخت و نشدنی باشد؛ اما این به این معنی نیست که غیر احتمال دارد و فقط میبایست تلاش مان را بیشتر کنیم .
البته همین الان می توانم ذهن تان را بخوانم و می دانم که در ذهن شما هزاران سؤال بیپاسخ در گزینه ویژه بودن و تکراری ننوشتن محتوا وجود دارد. شما با خودتان هر روز مرور میکنید که: « عزیزم این بار دست به کیبورد نشو، مگر اینکه ویژه و متفاوت باشی! » اما نتیجه چه شده است؟ همان چیزی که دیروز و هفته پیش و سالهای قبل بود. حتی بارها اینترنت را جست وجوی و پایین و رو کردید تا بتوانید معجزه، معجون یا شربتی برای ویرایش دادن لحن خودتان و برگرداندن آن به «لحن شخصی» خودتان پیدا کنید، اما نشد که نشد.
رسیدن به لحن و صدای خودتان در نوشتن محتوا، چیزی نیست که دکمهای پنهان روی بدن شما داشته باشد. صدای درونی شما، هالک سبز رنگی است که میبایست آن را بیدار کنید، اما نه با مطالعه یا تکرار جملههایی مثل خودت باش و ویژه باش !
خب همین الان زمانی است که میبایست به کمک این فن ها به غول درون خودتان که مسئول نوشتن محتوای جذاب است سیخونک بزنید و بیدارش کنید
۸ نحوه نوشتن محتوا جذاب برای موضوعات وعنوان های تکراری و نخ نما
به محتواهای زمخت و تکراری جان ببخشید و یک محتوای زنده خلق کنید
یکی از نحوه های جذاب سازی محتوا برای بازدید این است که کاری کنید که بازدید با محتوا ارتباط برقرار کند . یعنی به جای مفاهیم و دیتا زمخت و غیر قابل فهم همه چیز را برای بازدید مثل خیلی از مسائل روزمره ی زندگی ساده سازی کنید .
و این جذاب بودن از همان دوران کودکی و از وقتی که دوست داشتیم عروسکهایمان با ما حرف بزنند و با ما بازی کنند،با ما به بزرگسالی آمده است و مطمئن باشید اگر به عنوان یک ساخت کننده محتوای تخصصی این توانایی را داشته باشید که بتوانید مفاهیم سخت و پیچیده را به شکل ملموس تر بیان کنید، می توانید هر موضوع تکراری و حوصله سر بر را برای بازدید به یک بازی هیجان بر انگیز و جذاب تبدیل کنید و همیشه محتوای شما پر بیننده و پر بازدید باشد .
چند تا نمونه برای این فن :
نمونه ابتدا در گزینه ایده های زیبای تیم اوربن (Tim Urban) برای جان بخشیدن به محتوا و مفهوم ها در سایت خودش یعنی waitbutwhy.com است . تیم اوربن هر نوع محتوایی را با جان بخشیدن به شخصیت های داستانش و مفهومی که به دنبال انتقال آن به بازدید است جذاب و دوست داشتنی میکند .
به عنوان مثال در یکی از پست هایش که می خواهد در گزینه موضوع اهمال کاری صحبت کند . به جای آنکه از مفاهیم کلیشه ای و بی خاصیت و شعار گونه « اهمال کاری به شدت بد است » ، « از همین لحظه کاری را که می خواهید انجام بدهید را آغاز کنید » یا « آدمهای اهمال کار همیشه بی نظم و ناموفق هستند » و… استفاده کند ، با نقاشی و جان دادن به یک کاراکتر احمق که همیشه اهمال کار است این مفهوم را انتقال داده است .
تیم اربن Tim Urban به کمک نقاشی های ساده و نمایش دادن تفاوت مغز آدم اهمال کار با مغز آدمی که اهمال کار نیست به بازدید نمایش می دهد که چه طور می شود که یک آدم اهمال کار همیشه ناموفق است و در مغزش چه کسی فرمانروایی میکند!
او توسط از یک انسان کارتونی مغز یک تعلل کار دائمی را نمایش میدهد که چگونه در زندگی خود بارها و بارها تعلل میکند و چه دلایلی برای کار خود میتراشد. احتمالا تعلل مفهومی ساده باشد، اما نمیتوانید آن را به زبان سخت و دشواری که همیشه دیگران بیان کردهاند، جذاب و متفاوت بیان کنید.
اگر او هم مثل خیلی از ماها تصمیم میگرفت که برای گفتن مزایای انجام کارها بدون اهمال کاری دوباره همان حرف های تکراری و خسته کننده را بزند مسلماً این پیج و این محتوای او هم در حال خاک خوردن بین هزاران محتوای سایت غیر جذاب دیگر بود .
یا به عنوان مثال ما در رایتینا در مقاله —->>> آیا شما هم دچار «سندرم ایمپاستر » در ساخت محتوا هستید ؟ از همین فن استفاده کردیم و به جای حرف های نصیحت وار در گزینه اینکه سندرم ایمپاستر چه قدر بد است و چطور مانع رشد شما می شود، به بیماری سندرم ایمپاستر (impostor syndrome) جان بخشیدیم و آغاز به صحبت کردن با او کردیم :
…
«تصمیم گرفتم کمی با این صدای درون مغزمان، رابطه نزدیک تری برقرار کنیم و ببینیم حرف حسابش چه است . برای اینکه احساس صمیمیت بیشتری با این صدای مزاحم کنیم آن را از این به بعد به نام کوچکش صدا میکنیم .نام جامع او «سندرم ایمپاستر Imposter Syndrom » است . اما ما او را « ایمپ »صدا میکنیم . اگر شما هم هنگام نوشتن یا انجام دادن کارهایتان مدام خودتان را با دیگران مقایسه می کنید و در ذهن خودتان فکر میکنید که نسبت به دیگران در سطح بسیار زیرتری هستید و هیچ وقت نمیتوانید موفق شوید، یک «ایمپ» درون مغز خود دارید.»
…
پس برای آغاز ساخت محتوا جذاب و خواندنی یک موضوع تکراری که احساس میکنید میتوانید به آن جان بدهید را انتخاب کنید. از تخیل و قدرت خیال خودتان استفاده کنید، دست و پا برایش بگذارید، تکانش بدهید و روح درونش بدمید. آرام آرام که بیدار شد، برای بازدید خودتان آن را دوباره توصیف کنید.
و اگر این فن برای راهنما ساخت محتوای جذاب را خواندید ولی حس کردید که نمی توانید آن را اجرا کنید اصلا نگران نباشید چون فن های بیشتری هم داریم
با محتوانویسی کنجکاوانه بازدید را سر دوراهی بگذارید
دکترا گرفتن یا پیاده سازی کسبوکار ؟ پرسپولیس یا استقلال ؟ آغاز یادگیری موسیقی یا نقاشی ؟ مطالعه کتاب کاغذی یا ایبوک؟ ….
همیشه بر سر دو راهی قرار گرفتن میتواند موضوعات تکراری را به چالش بکشد و بازدید را وادار به فکر کردن کند و اشتیاق او را به ادامه مطالعه و دنبال کردن موضوع بیشتر کند . پس شما هم می توانید از فن دو راهی تولید کردن و یا چالش تولید کردن برای بازدید استفاده کنید و نقاط ضعف و قوت هر کدام از مسیرها یا انتخاب ها را با هم مقایسه کنید و در نهایت به خواننده بگویید که به نظر شما فکر میکنید کدام یک این موارد برای او مناسب تر است یا هر یک در نهایت چه ثمرهای برای او خواهند داشت.
به این نمونه دقت کنید:
دو دسته ساخت کننده محتوا در این دنیا وجود دارند، آنها را مقلد و خلاق مینامم. مقلد کسانی هستند که از الگوهای دائمی برای نوشتن استفاده میکنند. خلاق چه کسانی هستند؟ همانهایی که الگوهای ویژه خود را میسازند و دیگران از آنها تقلید میکنند. شما جزو کدام دسته هستید ؟
همانطور که خواندید، با یک جداسازی ساده و تولید دوراهی ، می توانیم نحوه ساخت محتوای را در ذهن بازدید به چالش بکشیم و کاری کنیم که او دنبال این باشد که در نهایت خوب است که جزو کدام دسته باشد !
در بین جستجوهایی که برای نوشتن این مقاله انجام میدادم به مقاله The Crossroads of Should and Must برخوردم که نویسنده آن الی لونا است.
لونا از یک «تفاوت نگارشی » برای بیان مفهوم و محتوایی که تکراری است استفاده میکند. او از تفاوت دو عبارت Should و Sure برای بیان میزان تمایل افراد برای رسیدن به پیروزی و انجام کارهای روزانه استفاده میکند. همانطور که میدانید Should در مواردی که میبایست همراه با کمی حالت تردید است استفاده میشود و Sure برای تایمهایی است که میبایست بیچون و چرا کاری را انجام دهید. او حتی از یک تابلو دو راهی هم برای بیان کردن واضح گفتههای خودش استفاده کرده است، نگاه کنید:

خلق محتوای جذاب
یا به عنوان مثال وال استریت ژورنال در یکی از نامه های فروش اش که برای بازدید ها ارسال میکند از همین ترفند تولید دوراهی و تولید حس قضاوت کردن در ذهن بازدید برای خوانده شدن بیشتر این نامه فروش استفاده کرد و نتیجه عجیب و غریب بود !! فروش ۲ میلیارد دلاری!!
این نامه با روایت زندگی دو جوان که تقریباً شبیه هم هستند، آغاز میشود. در ادامه داستان یک دو راهی بر سر راه هر کدام از این افراد قرار میگیرد. و هر کدام راهی را انتخاب میکنند و بر اساس همین راه….
خب بدون شک این نوع داستان انقدر برای بازدید جذاب بوده و دنبال کرده که در نهایت به یک فروش اینچنینی تبدیل شده است .
همیشه قضاوت کردن با کنجکاوی همراه میشود و باعث خواهد شد که بازدید تا اتمام همراه شما باقی بماند و مرحله به مرحله دو کاراکتر را همراهی کند.
دفعه بعدی که آغاز به نوشتن مقاله با موضوع تکراری میکنید سعی کنید یک دو راهی تعریف کنید و با تولید حس کنجکاوی و قضاوت کردن در ذهن بازدید محتوای خواندنی تر ساخت کنید .
با نوشتن محتوای طنز جوری بازدید ها را بخندانید که دل درد بگیرند 😀 😆
طنز پردازی در نوشتن عنوان هایی که همه آنها را به شکلی کاملاً رسمی و تکراری می نویسند ، نحوه دیگری برای تولید تمایز بین محتواهای معمولی و محتوای جذاب و خواندنی است. این شوخ طبعی میتواند در آغاز نوشته باشد تا به بازدید نمایش دهد که متن پیش روی او کاملاً متفاوت از هر محتوای مشابه دیگری است.
مطالعه یک مطلب طنز، با وجود اینکه دارای درون مایه خنده است اما میتواند نکات مهمی را به مخاطبان راهنما و انتقال دهد یا مفهومی را در آنها القا کند.
همانطور که نوشته را با طنز آغاز کردید، ادامه دادن آن هم با طنز میتواند عالی باشد؛ اما نباید طنز را با هجو و شوخیهای ناموزون و حرفه های ۰۰۰۰۰ اشتباه بگیرید .
و اگر حس میکنید که دچار زیادهروی در طنز پردازی شدید و از موضوع اصلی کمکم دور میشوید، به سرعت شیر فلکه خوشمزگی و بانمکی خودتان را ببندید و به موضوع اصلی برگردید.
نوشتهای که بدون هیچ استعدادی در طنز پردازی نوشته شود، در نهایت فقط خواننده را خسته خواهد کرد. پس اگر فردی کاملا جدی هستید که در عمر خودتان نه به یک شوخی خنده اید و نه تا به حال یک جوک یا حرف بامزه زده اید به شما مسلماً پیشنهاد میکنم از این فن همین الان عبور کنید و از نحوه های دیگر برای جذب بازدید استفاده کنید، اما اگر در جمع های زیادی اسندآپ کمدی اجرا کرده اید یا حتی با چند جمله کل مجلس را از خنده ترکانده اید مسلماً می توانید یکی از تخصصی های نوشتن محتوای جذاب به نحوه طنز و شوخی باشید.
برای نوشتن محتوای طنز هم فنهایی وجود دارد که در ادامه به دو گزینه از سادهترین آنها اشاره میکنیم.
فن ابتدا نوشتن محتوای طنز : قانون سهگانه
تا به حال به این فکر کرده اید که چرا عدد ۳ اینقدر مهم است؟
کمدین ها همگی می دانند که ۳ جالبتر از ۲ است. نویسندگان مشهور دنیا هم می دانند که ۳ بسیار هیجان انگیزتر از ۴ است. استیو جابز هم در امتحان چندین ساله اش به این نتیجه رسیده بود که ۳ بسیار متقاعد کننده تر از ۵ است. به هر فیلم، کتاب، بازی و یا سخنرانی بی نظیر که دقت میکنید در نایت می بینید که از همین قانون ۳ تبعیت می کند.
الکساندر دوما رمان مشهورش را ۳ تفنگدار نامید نه ۵ تفنگدار.
در فیلم کمدی معروف و خنده دار امریکایی، ما سه کله پوک داشتیم، نه ۲ کله پوک.
در یونان باستان براساس افسانه ها سرنوشت خدایان و انسان تحت کنترل موجوداتی موسوم به ” ۳ چهره ” است
و…
این « ۳ جادویی » چه چیزی در خود دارد؟
بصورت یک قانون نانوشته و بر اساس امتحان نمایش داده شده است که ارائه نهایتا ۳ نکته در هر سخنرانی یا محتوا می تواند بازدید را بیشتر از هر تایم دیگری درگیر موضوع کند
عدد ۳ کمترین تعداد برای تولید یک الگو است و به همین خاطر هم نویسنده های طنز و کمدینها به این طریق میتوانند ذهن ما را با تولید یک الگوی ذهنی سهگانه، غافلگیر کنند. آنها اغلب از عناصر ابتدا و دوم برای داستانگویی و از المان سوم برای خنداندن شما استفاده میکنند. قانون سهگانه با ساختار شوخیهای کلاسیک متناسباند؛ مقدمهچینی، پیشبینی و اصل مطلب.
استفاده از این ساختار در محتوای طنز، علاوه بر اینکه نوشته را هیجانانگیز می کند، کمک میکند که خواننده راحتتر با آن ارتباط برقرار کند.

۳ جادویی در نوشتن محتوا
فن دوم نوشتن محتوای طنز :اغراق بیش از حد
فکر میکنم همه ما اغراق کردن را خوب بلد باشیم . نه؟
معمولا طنزپزداز ها و کمدین ها از این نحوه اغراق کردن به میزان زیادی استفاده میکنند . حتی گاهی با بیان اغراق آمیز یک اتفاق روزمره به دوست تان می توانید کلی او را بخندانید . یا به عنوان مثال با عظیم کردن بیش از حد یک چیز خوب و یا یک چیز بد و تنفر برانگیز هم می توانید بازدید تان را بخندانید . دقیقا همان کاری که کاریکاتوریست ها انجام می دهند .
احساسات معمولی مانند خوشحال شدن، خندیدن، گریه کردن، عاشق شدن و هزاران گزینه دیگر میتوانند به سادگی به وسیله اغراق کردن تبدیل به یک ابزار برای خنداندن بازدید و جلب رضایت او برای مطالعه مطلبی می شود که هزاران مثال تکراری از آن را دیده و دلش به خواندنشان راضی نبوده است.
صنعت اغراق در اکثر هنرها وجود دارد اما در طنز حضور آن بسیار مؤثر و پر رنگ تر است. مبالغه و اغراق از ابزارهای طنزنویس برای نقد و انتقاد اجتماعی یا فردی است. همچنین این ابزار تعجب و خنده بازدید را برمیانگیزد و او را به سوی واقعیتی که درباره آن مبالغه شده است هدایت میکند . اغراق و مبالغه در مسائل جدی پذیرفتنی نیست اما در طنز خواننده آن را میپذیرد چون میداند که منظور دیگری در کار است.

نوشتن محتوای طنز
نوشتن محتوای جذاب به کمک اعداد و ارقام را تمرین کنید
اخیرا کتابی با عنوان «چه چیزهایی شما را جذب میکند» خواندم که در آن در گزینه تلههای ساخته شده به دست نویسنده برای جلب دقت ما به عنوان خواننده صحبت کرده بود. در این کتاب آمده بود که، آمار و ارقام و نتایجی که از تحقیقات علمی در محتوا و نوشتهها استفاده میشوند، جذابیت بیشتری به محتوا میدهند و خواننده را ترغیب به مطالعه آن میکنند.
منظور نویسنده این بود که محتوای کمّی بهتر از محتوای کیفی بازدید را جذب میکند.
بنابراین، به جای اینکه از ترکیب واژههای «خیلی مؤثر است»، «بسیار ارزش دارد» و … استفاده کنید، آمار و ارقام را وارد محتوای خودتان کنید.
برای این کار هم برترین راه انجام نظرسنجی از یک جامعه آماری عظیم مثل بلاگ یا سایت خودتان است. به عنوان مثال اگر میخواهید در گزینه نحوه های جذب بازدید توسط محتوا یک مقاله بنویسید برترین راه این است که علاوه بر محتوای متنی یک نظرسنجی هم در بلاگ تان برگزار کنید و بین جمله هایی که با فن های مختلف نوشته شده اند از بازدید بخواهید که یکی از این مورد ها که بیشتر برایش جذاب بوده است را انتخاب کند . و به این شکل در تایم نوشتن محتوا می توانید به سادگی از این آمار و ارقام در محتوای تان استفاده کنید .
مارک مانسون، نویسنده مقاله The Ultimate Relationship Guide to End All Relationship Guides به جای اینکه نظرات و پیشنهادات خودش را به خورد بازدید بدهد از نظرات یوزر ها و مخاطبان خودش در نوشتن این مقاله استفاده کرده است. او از همه زوجهایی که بالای ده سال با هم زندگی کرده و بازدید وبلاگش بودند، سؤالی مشترک در گزینه دلیل ازدواج موفق آنها پرسیده است . بعد از آن نظرات همه آنها را بصورت آماری و موردی در یک مقاله به همراه نظرات خودش و دیگر مشاوران خانواده منتشر کرده است که بسیار هم گزینه دقت قرار گرفته است .
یا سایت بسیار پر طرفدار BuzzSumo از این فن به میزان زیادی در محتوانویسی استفاده میکند . به عنوان مثال در مقاله ای با عنوان analyzed 100 million headlines که یکی از مقالات بسیار پر بازدید این سایت است به جای نوشتن یک محتوای چند هزار کلمه ای در گزینه عنوان نویسی ۱۰۰ میلیون عنوان را بررسی کرده است و پس از آمار گیری نتایج را بصورت یک مقاله گزارشی منتشر کرده است و به ترتیب مقالاتی که در این بین بالاترین میزان به اشتراک گذاری را دارند را فهرست کرده است . احتمالا نوشتن این مقاله و زمان تایم جمعآوری دیتا آن در مقابل نوشتن یک مقاله آبکی کار سخت و دشواری باشد اما مهم نتیجه کار است، نه زمان تایم.

ارقام برای نوشتن محتوا
احتمال دارد الان این سؤال برای تان پیش بیاید که خب اگر بلاگ یا سایت ما همچین تعداد مخاطب کننده ای نداشته باشد میبایست از این فن عبور کنیم و به همان نحوه قدیمی و بی تاثیر خودمان ادامه بدهیم ؟
در واقع این بهانه مغز شما برای فرار از انجام دادن این نحوه برای نوشتن محتوای جذابتر است.
کار نشد ندارد 🙂 شما میتوانید نظرسنجی را روی شبکههای اجتماعی نشر دهید و لازم هم نیست از پلاگین ویژه ای استفاده کنید، نظر دادن میتواند گذاشتن یک کامنت یا عدد پایین تصویر گزینه نظر برای آمارگیری باشد. حتی گاهی لازم است که به خیابان بروید و نظرسنجی کنید. پس اگر بخواهید می توانید نحوه آمارگیری و جمع کردن آمار و ارقام را پیدا کنید .
و یکی دیگر به وسیله ها هم همان روشی است که BuzzSumoاستفاده کرد. یعنی به جای اینکه خودش آمارگیری راه بیاندازد ، در گزینه چیزی که می خواست محتوا بنویسد تعداد زیادی مثال های موجود را بررسی کرد و در نهایت نتیجه گیری کرد و یا حتی می توانید به شکل نامحسوس و بدون پرسش مستقیم از بازدید و پیاده سازی آمارگیری ، به عنوان مثال ۵ نوع عنوان مختلف نشر دهید و ببینید کدام یکی از مقالات برای بازدید جذاب تر بوده و مخاطب کننده بیشتری داشته و همین نتیجه را نشر دهید .
و البته به عنوان آخرین راه هم می توانید از آمارهایی که سایت های معتبر در زمینه حرفه ای شما منتشر کرده اند استفاده کنید .
برای نوشتن محتوای ویژه دکمه جسارت خودتان را در حالت روشن بگذارید!
بیایید قبل از هر چیزی تعریفی از نگرش داشته باشیم.
نگرش عبارت است از باورها و هیجاناتی که در تصمیمهای آتی فرد تأثیر میگذارد.
نگرش میتواند مثبت یا منفی باشد؛ و ابزار قدرتمندی است که در بیشتر مقالات و پستهای وبلاگی وجود ندارد یا اگر وجود داشته باشد، به اندازهای تند و جانبدارانه است که در بازدید احساس تحمیل کردن القا میکند. اینگونه نگرشها نه تنها نمیتوانند مفید باشند، بلکه خواننده را به کل از مطلب و وبسایت دور میکند.
از هر کلمهای که شما می نیوسید قدرت نامحدود و غیرقابلانکاری به سمت بازدید جاری میشود. در کنار هم قرار دادن کلمه ها ویژه برای یک موضوع اصلی میتواند به محتوا اعتبار ببخشد چون به بازدید نمایش می دهد که پشت این نوشته ها یک نگرش ویژه و متفاوتی وجود دارد و یا احتمال دارد کاملا بازدید را منحرف کند و بالعکس به او نمایش بدهد که نگرش نویسنده خودخواهانه کاملا است.
اما وظیفه شما به عنوان نویسنده بلاگ چه است؟
شما اگر قصد دارید که محتوایی متفاوت بنویسید میبایست کمی نگرش متفاوت به محتوای تان اضافه کنید.
برای آغاز کار، دکمه جرئت و جسارت خودتان را بزنید.
و بدانید که محتواهایی که همیشه با نظر مخاطبان موافق باشد، هیچ وقت به یاد ماندنی نمیشود و با یک باد به فراموشی سپرده می شود ؛ اما اگر گاهی وقت ها محتوای اعتراضی و مخالف با نگرش عمومی بنویسید، مانند کسی که دستانش را بالا گرفته و در میان سکوت همه، اعتراض می کند، جلب دقت میکند. نظرات و گفتههایی که در گزینه یک موضوع ویژه وجود دارد را قبول کنید اما ریزبینانه در گزینه نقطه مبهمی که در پس همه این گفتههای موافق وجود دارد را کشف کنید و آغاز کنید از زاویه دید خودتان به محتوا پر و بال بدهید. درست است که همه ما دوست داریم همیشه همه ما و رفتار و سبک زندگی مان و تفکرات مان را تایید کنند ، اما چیزی را به خاطر خواهیم سپرد که تلنگری به ما زده باشد.
البته مطمئن باشید که احتمال دارد با این کارتان حتی تعدادی از مخابان خودتان را هم از دست بدهید ،اما شما فلوت سحرآمیز و شهرزاد قصهگو نیستید که مردم را به خواب ببرید. شما یک بلاگ نویس و محتوانویس هستید و نیاز دارید که گاهی برای ویژه بودن و به یاد ماندن تلنگری به بازدید بزنید .
برای نوشتن محتوای ویژه مستقیم بگویید : آی آقا با شمام، خانوم شما..
تصور کنید که خوانندگان بلاگ شما یک زامبی زنده احتمالا هم مرده! هستند که روزها مشغول مطالعه روزنامه، مجله، محتوا سوشال مدیا و هزاران مطلب دیگر هستند تا احتمالا به چشم شان مطلبی متفاوت و خیره کننده بخورد و آنها را تکان دهد. این همان چیزی است که شما میبایست از آن استفاده کنید و آنها را شوکه کنید، حتی اگر محتوای شما هزاران بار تکرار شده باشد. در محتوای یک عنوان به شکلهای مختلفی میتوانید بازدید را شوکه کنید. از جمله:
نوشتن داستانی منزجر کننده در گزینه عنوان با لحن شادی و خوشحالی (بیان روزمرگی با طنز)
نوشتن متنی آزاردهنده ولی کاملاً صمیمانه (همانند سر به سر گذاشتن)
بیان لذت از یک درد (خوشحالی از سرماخوردگی گرفتن)
نوشتن عاشقانه در گزینه عنوان نفرتانگیز (عاشقانه در گزینه ترافیک)
دریافت جزوه عنوان نویسی جذاب
برای نوشتن محتوای جذاب قطعا از پیشگویی نوسترداموسی استفاده کنید
میشِل دو نُسْتْرِدام کسی بود که سال ۲۰۱۲ را با پیش بینی هایش با ترس و اضطراب برای همه دنیا همراه کرد. ویژگی او در بعدانگری بود. همه میدانیم که مشتریان و طرفداران پیشگویی بیشتر از مشتریان تجربیات و خاطرات گذشته هستند.
پس چرا شما از این عنوان برای جذب مخاطبان خودتان استفاده نمیکنید. یک محتوا و مفهوم تکراری و نخ نما را توسط از پیشبینیهایی از بعدا و همچنین نظرات خودتان در گزینه آنچه که ممکن است پیش بیاید، جذاب و تو دل برو کنید. مخاطبان شما دوست دارند، بدانند فردا روزی برای آنها چه اتفاقی خواهد افتاد.
به عنوان مثال احتمالا حس کنید که مارکتینگ اینترنتی و محتوایی دچار رکود شده است، پس در این حیطه کاری میتوانید به سادگی در گزینه یک عنوان مشخص، آغاز به نوشتن پیشبینیهای مختلف در سالهای بعدا کنید.

نوشتن محتوا و نوسترامادوس
اما اگر هیچ چیز در گزینه بعدا نمی دانستید چه؟
مطمئن باشید که هیچ یک از ما نمیدانیم؛ اما یقیناًً شما در گزینه موضوعی که مینویسید، تسلط کافی دارید و اگر نداشته باشید، کمی تحقیق و خواندن لازم هست.
جرئت داشته باشید و هر آنچه که در گزینه بعدا موضوعی که میخواهید درمورد آن محتوا بنویسید، به زبان بیاورید و همانند آهنربا، مخاطبان را به سمت خود بکشید. مطمئن باشید حتی اگر نظرات شما نادرست باشد، کسی در سال ۱۴۵۰ یا ۱۴۰۵ یا … به شما زنگ نخواهد زد که چرا پیشبینی اشتباه کردید 😆
برای خلق محتوای جذاب کمی هم خط خطی کنید !
شایدً شنیدهاید که اضافه کردن عکس ها و محتوای بصری برای هر نوشته و محتوایی لازم است؛ اما اگر میخواهید برای محتوای سایت تان محتوایی متفاوت داشته باشید به شما پیشنهاد میکنم که از عکس ها ویژه و به همراه چاشنی خنده و طنز استفاده کنید. همین الان یاد میمون فن ۱ بیافتید . چه قدر شیرین و تو دل برو و به یادماندنی بود.
حقیقت این است که یک عکس هزار برابر بیشتر از چند پیج نوشته میتواند مفهوم را به بازدید منتقل کند و باعث شود که به جای رها کردن نوشته، مشغول مطالعه آن شویم. پس تا جایی که می توانید از عکس ها متفاوت و ویژه استفاده کنید. دنیا پر از تصویرهای حرفهای است، دست به کار شوید و خط خطی کنید. این بیشتر جذابیت دارد.
اگر به اندازهای هنرمند نیستید که بتوانید با دست کاراکتر روی کاغذ خلق کنید از عکس ها Gif یا شخصیتهای کارتونی استفاده کنید و بازدید خود را کمی شاد کنید. مطمئن باشید که او شما را به پاس همین شادی که تقدیمش کردهاید، فراموش نمیکند و چندین بار دیگر سراغ بلاگ شما و محتوای متفاوت آن خواهد آمد.
همین الان وقت جانِ تازده دادن به عناوین قبلی و کسل کننده است
هیچ عنوان یا موضوعی آن قدر حوصله سر بر، کسالتبار و بدون بازدید نیست که نتوانید آن را دوباره جذاب و متفاوت بنویسید. شما نویسنده هستید و به دست شما همه چیز می تواند از نو نوشته شود. به آن غول سبزی که الان در وجود شما بیدار شده است اعتماد کنید و بگذارید که همه تمهای قدیمی را در هم بریزد و قالبی تازه برای نوشتن محتوا پیدا کند. مطمئن باشید لحن ویژه شما طرفداران پر و پا قرص خودش را پیدا خواهد کرد . بیرون از در مغز و خلاقیت شما تعداد بینهایت عنوان و موضوع وجود دارد که همگی منتظرند شما در را باز کنید تا وارد شوند.
خب الان چه موضوعی برای آغاز انتخاب میکنید؟ چه تکنیکی را به کار میگیرید؟